سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوشته شده در 88/4/30:: 1:51 عصر

آن صورت خشمگینش موج نگاه ها را

میشکافت...صدایی کمک میخواهد...فریادش خاموش

نمیشود...ولی...ولی او که شمشیرش را بی رحمانه

در قلب او فرو می برد...وحشیانه میخندد...از چش

مانش خون میبارد...سرهای بریده بر نیزه تیزش فرو

رفته اند...باد میوزد...همه در این میدان جنگ در

 برابرش از بین رفته اند...هیچ کس توان مقابله با این

موجود را ندارد...آری سخت است...ولی...ولی غیر

ممکن نیست...میتوانی...تو میتوانی...برخیز و با او

بجنگ...همه برخیزید و با شیطان بجنگید...




کلمات کلیدی :